حسین عزیزمحسین عزیزم، تا این لحظه: 10 سال و 8 روز سن داره

حسینم معجزه مقدس الهی وهدیه ناب پروردگار

تولد دو سالگی عزیز دل مامان

          عزیزترینم حس داشتنت قشنگترین حس دنیاست تو که باشی هر روز را نه ، هر ثانیه را عشق است با ذره ذره وجودم دوستت دارم حسین عزیز و قشنگم نفسم ، عشقم ، امیدم تولدت مبارک الهی که صد ساله شوی عزیزم ، الهی هزار شاخه شوی نفسم     زندگی موسیقی گنجشک هاست زندگی باغ تماشای خداست زندگی یعنی همین پروازها صبح ها لبخندها آوازها زندگی یعنی روزهای قشنگ با تو بودن زندگی یعنی روز قشنگ زاد روز تو دوستت دارم ، میپرستمت حسین عزیز و دردانه ...
31 فروردين 1395

خاطرات تولد عزیز دلم

سلام دردانه عزیز و قشنگم 31 فروردین سال 93 در چنین روزی،ساک وسایل فرزند عزیزم وچمدان وسایل و لباس های خودم و مامان جون را بستم و آماده شدیم که به  اتفاق دایی رضا بریم خونه خاله جان فاطمه. بعدازظهر دایی ، زن دایی ،محمدکاظم پسردایی و حاج آقا همسایه اومدند اونجا، زن دایی کمک مامان جون وسایل رو داخل ماشین دایی گذاشتند ، وجودم مملو بود از خوف و رجا ، فقط چند ساعت بیشتر نمانده بود تا تولد پسر عزیزم ، صبح روز اول اردیبهشت روز موعود بود ،به خاطر دیابت بارداری دوران سخت و پر از استرس و نگرانی را تا این لحظه گذرانده بودم و این نگرانی هنوز ادامه داشت تمام امیدم به خدای بزرگ و مهربانم بود ، لحظه رفتن اشک امان از چشمانم بریده بود از ...
31 فروردين 1395

تبریک روز مادر

                          مادر! درستایش دنیای پرمهرت ، ترانه ای از اخلاص خواهم سرود وگلدسته ای از مهر بر گردنت خواهم آویخت. شکوه عشق را در زمزمه های مادرانه ات می یابم وانگیزه خلقت را از قلب پرمهرت می خوانم. مادر، بوسه بر دستان خسته تو جانم را زنده می کند و دیدار تو عشق را در دلم به ارمغان می آورد. ایمانم از دعای توست وخدایم را از زبان تو شناخته ام ، عبادت را تو به من آموخته ای ، مادر! ای الهه مهر. تو گلی خوشبو از بهشت خدایی که گلخانه دلم از عطرتو سرشار است ، از تبار فاطمه ای وگویی وجود تو را با مه...
16 فروردين 1395
1